پروفسور درخشان در گفتگو با برنامه رهیافت، شرایط به وجود آمده برای همسویی و همکاری قوا را برای آینده اقتصاد کشور بسیار مفید و مهم دانست و اظهار کردند: در حال حاضر برای اولین بار پس از جنگ تحمیلی با همسویی و هماهنگی قوا فرصت بسیار خوبی به وجود آمده تا با اتخاذ سیاستهای صحیح، اقتصاد کشور احیاء شود و به شکوفایی و رشد اقتصادی دست یابیم.
امروز در شرایطی که قدرت های استکباری همه توان خود را برای دشمنی با جمهوری اسلامی ایران به کار بستهاند، همسویی، هماهنگی و همکاری نزدیک قوا و همه ارکان حکومت موجب خواهد شد از هدر رفت انرژی جلوگیری و تصمیمات درست برای پیشرفت و توسعه کشور اتخاذ شود.
یکی از مشکلات حال حاضر این است که درصدی از مردم نسبت به تحولات سیاسی بیتفاوت شدهاند و به خاطر عملکرد ضعیف و غیرشفاف دولت فعلی دچار دلسردی شدهاند و پیش از هر چیز دولت منتخب باید با عملکرد خود از طریق ایجاد شفافیت و ایجاد رابطه صمیمی دولتمردان با مردم، دلسردی را از بین ببرد و رابطه مردم را با دولت احیاء نماید.
ملت ایران در همه مقاطع تاریخی فداکاریهای بسیاری داشته است. از این رو مهمترین مسئله امروز مردم فقدان شفافیت و نبود صمیمیت و صداقت در دولت است. بهعنوان نمونه در موضوع خاموشیها بیان مطالب متفاوت و متناقض و کتمان حقایق از سوی دولت موجب بیتفاوتی مردم شده است و بنابراین راهکار شفافیت و صمیمیت و مبارزه با مفسدان اقتصادی میتواند بسیار راهگشا باشد.
آیتالله رئیسی فردی توانمند، آگاه و امانتدار است و اقدامات شجاعانه و بسیار خوب ایشان در قوه قضاییه از جمله دستگیری و محکومیت مفسدان اقتصادی و حتی نزدیکان رئیس جمهور و معاونانش بسیار خوب و امیدوار کننده بوده است اما این اقدامات کافی نیست و باید در خصوص سرنوشت اموال و ثروتهای غارت شده به دست مفسدان به مردم گزارش داده شود. مردم باید بدانند که اموال غارت شده چه شده و کجاست، حتی من که استاد دانشگاه هستم نمیدانم این اموال کجاست؟! آیا خرج تزئینات و ساختمانهای دولتی شده است یا در مسیر خدمت به مردم قرار گرفته است.
از این رو تاسیس صندوق ویژه اموال بازگردانده به بیتالمال ضروری به نظر میرسد. در نتیجه این امر دولت میتواند با ایجاد صندوق ویژه از جمله برای توسعه روستاها و محرومان به صورت شفاف میزان ورودی و هزینه کرد این صندوق را به مردم اعلام نماید و با گزارش مستمر ورودی و هزینه های انجام شده به صورت شفاف مردم از سرنوشت ثروت های بازگردانده شده به بیت المال آگاهی یابند.
مالیات بر اموال و ثروتهای بادآورده و درآمدهای نجومی را از راهبردها و راهکارهای مهم دولت منتخب باید باشد. در حال حاضر عده زیادی با ذخیره طلا، ارز، املاک، کالاها و دیگر اموال و سرمایهگذاری در بورس و کسب درآمدهای نجومی به ثروتهای بادآورده زیادی دست پیدا کردهاند که در نتیجه کوچک شدن سفره مردم محروم و اقشار کم درآمد بدست آمده است و دولت باید با اخذ مالیات های سنگین از ثروت های بادآورده و درآمدهای نجومی و توزیع عادلانه ثروت، زمینه تحقق عدالت اجتماعی و اقتصادی را ایجاد نماید. حداقل کار دولت عدالت محور وضع مالیات بر ثروت های بادآورده است و مکانیزم آن بسیار روشن می باشد و سالها در کشورهای پیشرفته به کار گرفته شده است.
نکته دیگر این است که در کشورهای پیشرفته بازار سکه و ارز وجود ندارد. ارز مربوط به مبادلات خارجی است و بوجود آمدن بازار های غیر مفید مانند بازار سکه و ارز را نباید تنظیم کرد بلکه باید حذف کرد زیرا وجود چنین بازار هایی موجب اختلال در نظام اقتصادی کشور می شود. از طرفی دیگر وضع مالیات بر درآمدهای بورس ضروری است. سودهای بورس در تمام دنیا مشمول مالیات میشود و سرمایهداران باید سود حاصل از بورس را دائم گزارش بدهند و همه سرمایهها باید تحت پوشش، نظارت و کنترل حساب شده دولت باشد.
استفاده از دانش روز برای مدیریت و اداره کشور را بسیار مهم و ضروری است. فقدان دانش بلای این کشور شده و آسیبهای زیادی وارد کرده است، من نخستین کتاب در معاملات بازارهای کاغذی را نگارش و منتشر کردم و به مسئولان و دست اندرکاران توصیه کردم قوانین و شورای نظارت بر بورسها مطالعه شود اما تا امروز این کار آنگونه که باید انجام نشده و بحران های اقتصادی بوجود آمده ناشی از عدم استفاده درست از د انش های لازم بوده است.
درآمد دولت باید از مالیات بر درآمدها و غیرمستقیم باشد و سایر درآمدها باید به صندوق ویژه حمایت از محرومان و روستاها برود چون ثروت ثروتمندان از سفره محرومان بدست آمده و علت تنگناهای اقتصادی مردم دارندگان ثروتهای بادآورده است.
بسیاری از مشکلات حال حاضر حاصل راهبردهای غلط از زمان دولت سازندگی است و اینها باید شفاف شود و با ذکر اسامی برای مردم بیان شود، بهعنوان نمونه هاشمی رفسنجانی در آغاز دولت سازندگی در اظهاراتی عجیب بیان کرد که بعد از جنگ باید مانور تجمل داد. این در حالی است که بزرگترین برکت و دستاورد انقلاب اسلامی از بین بردن تجمل و اشرافیت بوده است. در آن دوران در شرایطی که مردم در اوضاع سخت اقتصادی به سر می بردند برخی مسئولان در تلویزیون و منظر عمومی بر صندلیهای تجملاتی و گرانقیمت تکیه میزدند و اکنون نیز حتی در منزل برخی مدیران ارشد و میانی زندگی تجملی و اشرافی مشاهده میشود و این مسائل باید با شفافیت برای مردم بیان شود و خودسانسوری باید از بین برود.
سیاست خارجی دولت در سالهای گذشته به قدری مغشوش و مبهم بود که همه امور کشور را به برجام وابسته و گره زده بود و اقتصاد فراموش شده بود و این امر موجب کوچک شدن سفره ها و افزایش بیکاری و ناامیدی مردم شده است. متاسفانه رسانهها و صدا و سیما با نمایش و ترویج تجملگرایی و اشرافیت برخلاف واقعیتهای موجود جامعه حرکت میکنند و این امر باید به سرعت اصلاح شود.
رئیس جمهور باید علاوه بر انتخاب و انتصاب ورزا و مدیران مردمی و فساد ستیز، از آنها بخواهد برنامه و راهبرد صحیح رفع مشکلات را ارائه نمایند به گونه ای که این راهبردها و برنامه ها همسو با سیاست های ابلاغ شده از سوی رهبری و مطابق با واقعیت های موجود در کشور باشد.
متاسفانه دولت تاکنون فاقد راهبردهای صحیح بوده و راهبرد کاملا غلط و متعارض و همسو نبودن با سیاست های رهبری مشکلات زیادی را بوجود آورده است که از جمله می توان به مشکلات زیست محیطی مانند خشک شدن بخش زیادی از دریاچه ارومیه و سیاست های غلط وزیر نفت در حوزه نفت و گاز در نتیجه نبود تفکر راهبردی و صحیح در مسئولان اشاره کرد.
رییس جمهور منتخب باید با برگزاری جلسات خصوصی با مسئولان اقتصادی و کسب اطلاعات محرمانه و مهم از عمق مسائل کشور اطلاع یابد و دولت بصیرت دولتی است که راهبرد داشته باشد و این راهبرد باید اجرایی و عملی باشد و نخستین مسئله مهم در حکومت داری داشتن اطلاعات صحیح است. در جریان بحران ها و مشکلات مسئولان باید دلایل مشکلات بوجود آمده را شفاف اعلام کنند تا ضمن آشکار شدن علل و عوامل بروز مشکلات، مسئولان خاطی مورد پیگرد و محاکمه قرار گیرند و در این زمینه مجلس و دستگاه قضایی باید بصورت فعال و جدی پیگیر مسائل باشند.
در خصوص بحران برق و انرژی نیز باید به مسئولان هشدار داد. زیرا کمبود گاز مورد نیاز نیروگاهها ناشی از کاهش تولید گاز پارس جنوبی این بحران را تشدید کرده و مسئولان باید هرچه سریعتر چاره اندیشی کنند.
در پایان باید این نکته را بیان کرد که اقتصاد کشور نباید به برجام و درآمدهای نفتی و امثالهم وابسته کرد. انشاءالله و با امید به خداوند، دولت جدید با اتخاذ سیاستهای صحیح اقتصادی و استفاده از ظرفیت های فراوان داخلی و کاهش وابستگی اقتصاد به فروش نفت زمینه رشد و شکوفایی کشور را فراهم سازد و جهش اقتصادی را ایجاد نماید.
اگر علم را بهمعنای کشف واقع بما هو واقع در نظر بگیریم، هیچکدام از مکاتب اقتصادی چه لیبرالیسم و چه سوسیالیسم و چه غیر آنها، نمیتواند ادعای علمیبودن داشته باشد چرا که همۀ اندیشههای سکولار غربی و شرقی، مبتنیبر نظریاتی هستند که برگرفته از باورها و تعلقات و حدس و گمانهای نظریهپردازان هستند...